بسم الله الرحمن الرحیم- طنین اسطوره های خیالی اجداد شیطانی یزید در رگ هایش میدوید- داغ افتاب بهشت خیالی روح فسون شده اش پرپر میزد- جهالتی – که جهالت های گذشته را فسانه کرد-همه را به خواب برد- با بوزینه ای به عشق ورزی پرداخت وارهیده از بهشت اخلاق- اخلاقراز درون دهلیز نفس اماره نگاه کرده بود- فلسفه عبادت درپیاله مستانه شبانه است- این بت طبیعت است که کار خدائی میکند- میان لذت وخیال واوهام پرتاب شده بود- وحسین درگهواره به عرش رفت گرچه مخلوق بود ولی به وحدت با خدا رسید- وخداوند با ماسک حسین ساحر شد-خداوند به فرش امد تا انسانرابه عرش برد